۱۳۸۷ تیر ۲۲, شنبه

همسایه عزیز

امروز که راجع به همسایه عزیز با رفقا صحبت میکردیم دوستان پیشنهاد دادن که
تو وبلاگ ماجراهای آقای همسایه رو بنویسم
جونم واستون بگه که ما یه همسایه داریم که پزشکه اما...
یه روزی از روزا که دوستای خانوم همسایه اومده بودن مثلا مهمونی با شنیدن
فریاد اقای دکتر رفتم پشت پنجره !
دیدم این بیچارهای از همه جا بی خبر با ماشین اومدن تو حیاط و دکتر داره
فریاد می کشه
خلاصه این خانومهای محترم از ترس با سرعتی باور نکردنی رفتن بیرون و
اقای دکتر مقابل چشمان بهت زده من مقداری اجر جلوی در کشید ته دیگه نتونن
بیان تو!
اینم از دکتر مملکت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
واقعا نظرتون راجع به یه دکتر چیه؟

۱ نظر:

نویسنده یواشکی گفت...

دوست جون با این رنگی که نوشتی من یکی کور شدم به خدا ! راستی از این دکتر خله بیشتر بنویس عاجقشم می دونی که !