۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

مانده بودی اگر...

امروز با دوستان رفتیم ناهار هانی و بعدشم توفیق اجباری شد که برای بار دوم چهل سالگی رو ببینم.آخه آدم فردای روزی که کلا رابطه قبلیشو تموم میکنه میره همونجایی که اولین بار با طرف رفته و هوارتا خاطره داره ازش و بعدشم میره چهل سالگی رو برای بار دوم میبینه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟///////
امروز کلا تو رویا بودم و فکر میکردم چی میشد اگه همه چی خو ب پیش میرفت و رویاهای من و تو یکی بود؟نمیدونم شاید آسمون به زمین میومد یا به قولی حلال محمد حرام میشد و حرامش حلال...

۱ نظر:

ا آ آ گفت...

آره وقتی دوسش داشته باشی هنوز!
شما هنوز تو قلبت امید داری
و اگر برگرده حتما به سادگی می پذیریش و با رویاش به خواب میری و ... باهاش بیدار میشی
البته تنها مشکل بشر تو این روزا بر قرار کردن ارتباط تا درک بشه
مرز بینش یعنی خوشحالی.
شناخت (در دراز مدت میشه ابراز دوست داشتن)و عدم شناخت
چاپلین خیلی قشنگ میگه خوشبختی مرز میان دو بدبختیه
...