۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

نه وصل ممكن نيست
هميشه فاصله اي هست.
دچار بايد بود
وگرنه زمزمه حيرت ميان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشني اهتزاز خلوت اشياء است.
و عشق
صداي فاصله هاست.
صداي فاصله هايي كه
غرق ابهامند.
در ادامه تفكرات فلسفي ام به اين نتيجه رسيدم كه بايد از كسي كه دوستش داري دور بشي وگرنه بهت آسيب ميزنه و هرچقدر كه تو به سمتش بري اون از تو دورتر ميشه.
nay
unity is impossible
there is always a distance....and love
is the echo of distances.
خب مگه چيه از اونجايي كه وبلاگم بين الملليه خواستم دوستان خارجكي هم از نتايج تفكرات اين فيلسوف معاصر بهره اي برده و جان كلام را متوجه شوند.

هیچ نظری موجود نیست: