۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

اين روزا

اين روزا ميخوام حال و هوامو عوض كنم ميخوام خوب شم خيلي خوب. ميخوام احساس و عشقم رو الكي هدر ندم بخاطر آدمايي كه قدرشو نميدونن چرا كه به قول حنا جوني محبت به آدمي كه قدرشو نميدونه اسراف محبته.
ديروز 7 صبح رفتم بهشت زهرا و حسابي با آقاي پدر درد دل كردم و بغضمو خالي كردم.حالا خوبم خيلي خوب چون خوب كه فكر كردم ديدم ارزش اين همه محبتو نداري به مولا نداري به موت قسم نداري.تو بايد بري سراغ يكي عين خودت دقيقا مثل خودت بي احساس و متزلزل...
ديگه منتظرت نيستم هيچوقت منتظرت نيستم احساسمو نسبت به تو كشتم چون منم حق دارم منم ميخوام كسي دوستم داشته باشه يكي كه قدرمو بدونه...

۲ نظر:

Unknown گفت...

shayad bayad behesh forsat bedi!!!!!!!!!!!!!!

مريم گلي گفت...

ديگه كار از اين حرفا گذشته وقتي تو ذهنت از يه آدم يه كوه ميسازي بعد يهو اون كوه رو سرت خراب ميشه ديگه جايي براي فرصت نميمونهفرهنگ عزيز