۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

بي تو زمونه نامهربونه

پدر براي من يعني يك تصوير مبهم و يك خاطره دور...پدر براي من يعني عكس يك مرد سي و خورده اي ساله كه تو كيفمه و هر روز نگاهش ميكنم...
امروز دلم عجيب براي بابا جونيم تنگ شده و تنها آرزوم برگشتن پدرم به اين دنيا فقط براي يك روزه...شايد آرزوي داشتن پدر اونم براي يك روز توقع زيادي باشه...

۱ نظر:

ا آ آ گفت...

یه حسی دارم به این نوشته که متاسفانه نمی تونم بگم
شاید چون مطمئنم درکش نمی کنی
شایدم اشتباه می کنم البته
اما چقدر من خود خواهم این نظرمه در مورد حرف ناگفته خودم