۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

تو نباشی

امروز که یکی از روزای پراسترس زندگیم بود جای خالیتو بدجور حس کردم...
 
تو نباشی چه کسی منو نوازش میکنه
با صبوری با من دلخسته سازش میکنه
نمی تونم نمی تونم که تورو رها کنم
بعد تومن چه کسی رو عشق من صدا کنم

۲ نظر:

نگین گفت...

درکت میکنم
خودم خیلی وقتا دنبال یک همدل زمینی بودم و هستم
اما یاد بگیر تا خودت باشی
خودت و خودت و خودت

ما آدما بیشتر اوقات مشکلمون اینکه حرفای همو درک نمی کنیم
که البته ربطی به زبان تکلم ما نداره
یکی از علتاش اینه که همیچو با مدل ذهنی از قبل تعیین شده خودمون می شنویم
مثلا وقتی پدر شوهر میگه عروس گلم قشنگ ترین گل دنیا رو میگه و طفلی مادر زن حتما منظورش گل خرزهره ست

بیشتر اوقات فقط اگه خودمون بزاریم جای هم دیگه و فکر کنیم همه چی عوض میشه

البته من نیاید اینا رو تو بلاگ قشنگ و برای پست احساسیت می نوشتم باید می گفتم :

الهی!فدات بشم
همین کافی بود نه!؟

Mental Stripes گفت...

روزاي باهم بودن خيلي شيرينه ... ميشه گذشته ي خوش رو بازم تكرار كرد .