دوش چه خورده ای دلا،راست بگو نهان مکن چون خموشان بی گنه روی بر آسمان مکن
باده خاص خورده ای،جام خلاص خورده ای بوی شراب میزند،خربزه در دهان مکن
ای دل پاره پاره ام،دیدن اوست چاره ام اوست پناه و پشت من،تکیه بر این جهان مکن
کار دلم به جان رسد،کارد به استخوان رسد ناله کنان بگویدم،دم مزن و بیان مکن
خشم کسی کند که او جان و جهان ما بود خشم مکن ،توخویش را مسخره جهان مکن
باده عام از برون،باده عارف از درون بوی دهان بیان کند،تو به زبان بیان مکن
باده خاص خورده ای،جام خلاص خورده ای بوی شراب میزند،خربزه در دهان مکن
ای دل پاره پاره ام،دیدن اوست چاره ام اوست پناه و پشت من،تکیه بر این جهان مکن
کار دلم به جان رسد،کارد به استخوان رسد ناله کنان بگویدم،دم مزن و بیان مکن
خشم کسی کند که او جان و جهان ما بود خشم مکن ،توخویش را مسخره جهان مکن
باده عام از برون،باده عارف از درون بوی دهان بیان کند،تو به زبان بیان مکن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر